آخوندی وزیر مسکن و شهرسازی در گردهمایی دست اندرکاران ریلی کشور، در اعتراض به تصمیم سازمان حمایت مصرف کنندگان در توقف گرانی بلیت قطارها، از تفکر سوسیالیستی سازمان های «قیمت گذار» انتقاد کرد و گفت: این ها همه تعالیم حضرت مارکس است !
سابقه آقای آخوندی در اعتقاد به سازوکار بازار در تنظیم عملکرد اقتصادی و نگرانی نسبت به اخلال در این سازوکار البته برای اقتصاددان های وطنی و البته خلط مبحث ها و بی خبری ایشان از مرزهای دانش اقتصاد در اظهار نظرهای ایشان روشن است. متاسفانه زمانی که ایشان تمثیل نادرست «نانوایی و بستنی فروشی» را در رسانه ها برای انتقاد از فروش نان یارانه ای به کار بردند، هنوز اقتصاد نخوانده بودم تا جایی بنویسم: «آقای آخوندی! کشش توابع تقاضای نان و بستنی در اقتصاد خرد خیلی با هم تفاوت دارد، و آزاد گذاشتن قیمت نان مازاد رفاه مصرف کننده را حداقل می کند در حالی که بستنی این گونه نیست!». اما حالا به نظرم رسید اشتباه این مهندس اقتصاد سیاسی خوانده را توضیح بدهم تا اگر کسی از «قانون گذاری صنایع انحصاری» حمایت کرد، متهم به تعالیم حضرت مارکس نشود.
تحلیل روانشناسی بازار بورس تهران
توقف بر مدار تناقض
خبرهای خوش این روزها بورس را تکان نمی دهد. این اولین نکته ای است که موقع بررسی اتفاقات اخیر بازار از رفتار بازیگران بورسی به ذهن ناظران بازار می رسد. حقیقی ها در این روزها به اخبار اتفاقات بازار کالاها (به خصوص خودرو) واکنشی نشان نمی دهند، حال آن که انتظارات مثبت آن ها سال گذشته در بحبوبه مذاکرات هسته ای محرک شاخص کل و برخی گروه های خاص شده بود. وقوع این قبیل رفتارهای عجیب در بازارهای مالی دنیا پای روانشناسی را به دنیای اقتصاد مالی باز کرده است و انگار بی تحرکی سهامداران را در این روزها تنها می توان از زاویه «مالی رفتاری» تحلیل کرد. رویکرد مالی رفتاری اصراری بر این ندارد که رفتارهای فعالان بازارهای مالی لزوما عقلایی است و برای تبیین رفتار سهامداران از یافته های روانشناسی درباره فرآیندهای تصمیم گیری ذهن انسان استفاده می کند.
به دنبال ناآرامی های اخیر آفریقایی های مقیم رژیم اسراییل ، و مطالعاتم در این باره ، به مشکل بزرگ اقلیت ها در سرزمین های اشغالی پی بردم. مهاجرت یکی از مولفه های اساسی تعیین کننده وضعیت اقتصاد کلان و جامعه و جمعیت رژیم صهیونیستی است و مدت هاست تحقیقات زیادی برای شناختن اثرات پدیده مهاجرت روی ساختار جامعه و اقتصاد این رژیم غاصب انجام شده است.
مقاله زیر درباره تاریخچه و معضل اقلیت های مهاجر به خصوص اتیوپی - اسراییلی ها در اقتصاد اسراییل است که برای وبسایت دیدبان کار کردم. در این مقاله به بررسی دقیق مولفه های درآمد ، تحصیلات ، جمعیت و در نهایت بازار کار برای اقلیت اتیوپی اسراییلی ها پرداختم و از داده های دسته اول ، مقالات تخصصی اقتصاد سنجی و گزارش های روزنامه های داخلی اسراییل استفاده کردم.
به خاطر مالکیت معنوی این مقاله که متعلق به سایت دیدبان می باشد ، تنها لینک آن را برایتان گذاشته ام. حتما دوستان توجه دارند بنده فقط پاسخ گوی اطلاعات و رویکرد مقاله خودم در این سایت هستم.
یکی از بهترین کارهایم بود که خودم خیلی از تمام کردن آن لذت بردم. نظرات خودتان را برایم بگذارید و لذت ببرید.
بررسی 5 بازار اصلی دارایی در کشور در سال گذشته و چشم اندازی به آینده این بازارها در سال 94
بورس ، سکه ، ارز ، ساختمان و سپرده های بانکی پنج بازار اصلی کشور هستند که سمت و سو و شکل دارایی ها را در اقتصاد ایران تعیین می کنند. بدیهی است گرایش فعالان اقتصادی به هرکدام از این بازارها مانند هر بازار دارایی دیگر تابع انتظارات افراد از بازده این بازارها در آینده است. افراد با توجه به مازاد وجوه خود – آن چه در ادبیات اقتصادی به عنوان اضافه بر مصرف کنونی شناخته می شود – مصرف شان در زمان حال را برای مصرف بیشتر در آینده به تعویق می اندازند و باتوجه به فرصت های سرمایه گذاری پیش روی خود ، اقدام به انتخاب یک یا چند دارایی در سبد دارایی ها خود می کنند. برهمین اساس بررسی روند گذشته هرکدام ازبازارهای دارایی در کشور تعیین کننده انتظارات آتی و چشم انداز این بازارها در آینده می باشد.
تبعات بحران مالی 2008 در روابط سیاسی کشورهای منطقه یورو
بحران مالی 2008 در حالی از ریشه های خود در بازار مسکن و اعتبارات آمریکا سربرآورد که تبعات آن در سطح گسترده به تمام بازارهای مالی جهانی شده سرایت کرد. بورس های لندن ، دبی و ژاپن از جمله بازارهای مهم جهانی هستند که همراه با بازار اوراق بهادار نیویورک و نزدک به کام بحرانی فرورفتند ، که به عنوان بزرگترین بحران از دهه 1930 تا کنون شناخته می شود. اما آن چه که بعد از آن در دو سوی اقیانوس اطلس رخ داد متفاوت بود. در غرب منطقه آتلانتیک ، ایالات متحده آمریکا ، به مدد ملی سازی های گسترده بانک ها و نهادهای مالی در معرض ورشکستگی و سیاست های پولی بی سابقه (معروف به تسهیل مقداری) فدرال ریزرو توانست با اعمال سیاست های پولی نامتعارف ، طی شش سال اقتصاد خود را احیا کند به طوری که در نوامبر سال جاری میلادی به نرخ بیکاری زیر 6% دست پیدا کرد. این در حالی بود که در طرف دیگر این منطقه اوضاع به گونه ای دیگر رقم خورد. کشورهای اتحادیه اروپا با وجود شروع سیاست های متفاوتی چون ریاضت اقتصادی ، افزایش مالیات ها و کاهش مخارج دولتی و اخیرا با متوسل شدن به سیاست تسهیل مقداری تمام تلاش خود را برای خروج از بحران انجام دادند ، اما هنوز این منطقه با سطوح بالای بیکاری و بحران بدهی در برخی اعضای خود (از جمله یونان اسپانیا و پرتغال) دست و پنجه نرم می کنند.
بعد از برداشته شدن تحریم ها چه اتفاقی می افتد؟
از زمان تبلیغات انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری سال 92 ، دوگان «تحریم – رشد اقتصادی» یکی از مدل های اصلی ارزیابی نقش تحریم ها در اقتصاد سیاسی کشور بود. از این دیدگاه ، تحریم ها هسته اصلی قطع مبادلات مالی و تجاری حیاتی اقتصاد ایران و موجد تورم و رکود سال های 91 تا 93 بوده است. این دیدگاه با اشاره به ضعف های اقتصاد ایران در وابستگی به درآمد های نفتی و ارز ارزان برای تامین واردات ، بیان می کند تحریم فروش نفت و مبادلات ارزی بانک مرکزی و بانک های تجاری را قطع کننده دو شریان اصلی اقتصاد ایران بوده و تا باز شدن دوباره این شاهراه های مبادلاتی انجام هر فعالیت اقتصادی در کشور بی نتیجه یا با بازدهی اندک همراه خواهد بود.
در روزها پایانی باقی مانده به ضرب الاجل مذاکرات هسته ای ، سوال مهم پیش روی تحلیل گران اقتصادی سیاسی این است که در صورت حصول به توافق نهایی و برداشته شدن تمام تحریم ها به صورت یکجا ، مسیر آینده اقتصاد ایران به چه شکل خواهد بود؟
تحلیل اقتصاد رانتی ایران بر اساس چارچوب تحلیل «چرا ملت ها شکست می خورند»
اولین باری که با کتاب چرا ملت ها شکست می خورند آشنا شدم ، در کلاس تاریخ عقاید اقتصادی دکتر پیغامی بود. استاد عزیز از اقتصاددان ترکیه الاصل دانشگاه MIT صحبت کردند و مطالعه کتاب ایشان را به همه توصیه کردند. برای این که از مطالعه کتاب ژید و ریست خسته شده بودم ، از استاد خواستم تا کتاب «چرا ملت ها شکست می خورند» را برای امتحان بخوانم. استاد عزیز بسیار استقبال کردند و فرمودند برای پایان ترم بر اساس چارچوب تحلیلی ارایه شده در این کتاب ، گزارشی از وضعیت توزیع رانت در اقتصاد ایران بنویسم.
در ادامه مطلب ، سعی کردم مانند عاصم اوغلو با یک رویکرد تاریخی روند شکل گیری ساختار توزیع قدرت و به تبع آن توزیع رانت را از انقلاب مشروطه به بعد در اقتصاد ایران بررسی کنم.
امیدوارم مطلب مفیدی باشد. منتظر نظرات دوستان درباره این تحلیل هستم.
لذت ببرید.