نرخ ارز به کدام سو می رود؟ 

نرخ ارز مهم است. برای صادر کننده، برای خانواده، برای سفته باز. 15 سال قبل در میدان خشکبار کنار حجره پدر بزرگ مرحوم، کسی بود که به ازای نفری پنجاه تومان اجازه استفاده از دستشویی های میدان بار را می داد. یادم می آید نرخ ارز برای او هم مهم بود. نرخ ارز به کدام سو می رود؟ 

قبلا از هر صحبتی، نمودار تغییرات نرخ ارز از ابتدای سال را از روی تارنمای بانک مرکزی عینا برایتان گذاشتم. طبق ساده ترین اصول آماری سری های زمانی، نرخ ارز بالاتر خواهد رفت! نظام ارزی کشور طبق گفته روسای کل بانک مرکزی «نظام ارزی شناور مدیریت شده» است. منظور از این نظام، این است که نرخ ارز ثابت نیست اما اجازه نوسان آن در یک دامنه معین داده می شود و هر وقت که نرخ ارز از این دامنه خارج شود با دخالت بانک مرکزی، نرخ ارز به دامنه مذکور باز گردانده می شود. اما در واقعیت، همین نمودار نشان می دهد که نظام نرخ ارز ما الان دیگر به خاطر این که توان مدیریت بازار ارز از دست بانک مرکزی خارج شده است، به صورت شناور پنهان درآمده است. مطمئنا اگر بانک مرکزی در حال مدیریت بازار ارز می بود نوسان نرخ ارز مثبت منفی 10 درصد نمی بود! اکنون نرخ ارز نسبت به بهمن ماه 93 ، 10 درصد افزایش داشته است و هنوز هم بانک مرکزی اقدامی برای بازگرداندن این روند بلند مدت انجام نداده است.

نکته اصلی در فهم علت روند افزایش نرخ ارز تحلیل عوامل بنیادین نرخ ارز است. همانطور که دکتر عباس شاکری زمانی گفت ما در ایران بازار ارز نداریم. عرضه کننده اصلی نرخ ارز دولت است که با دلارهای نفتی ارز عرضه می کند و تقاضا کننده اصلی آن هم دولت است که برای تنظیم بازارهای مختلف و واردات تقاضای اصلی ارز را تشکیل می دهد. امروز تقاضای ارز برای واردات (طبق آمار گمرک) بیش از هر زمان دیگر است و البته عرضه ارز به خاطر قیمت نفت از همیشه کمتر است. عرضه کم و تقاضای زیاد = افزایش قیمت

قیمت نفت به طرز غیر قابل پیش بینی ای رو به کاهش گذاشته است. همزمان با دیده شدن کسری بودجه های زیاد در درآمدهای کشورهای صادر کننده نفت محتمل بود که هر چه زودتر قیمت نفت به روند افزایشی باز گردد. قطر برای اولین بار دچار کسری بودجه شد و رتبه اعتباری اوراق قرضه دولتی دولت عربستان سعودی از سوی موسسه S&P کاهش یافت. اما این اتفاقات باعث نشد تا کشورهای عضو اوپک بتوانند جلوی بازی سیاسی عربستان با بازار نفت بایستند. بنابراین قیمت نفت به 30 دلار سقوط کرد و الان بر خلاف سال گذشته اقتصاددانان بیشتری احتمال کاهش های بیشتر قیمت نفت را می دهند. 

این کاهش قیمت نفت باعث شده است تا از یک سو طرف عرضه بازار ارز منقبض شود و از سوی دیگر دولت به خاطر کاهش درآمدهای خود نیاز به تسعیر ارز جدید با قیمت بیشتری داشته باشد. بنابراین انگیزه افزایش نرخ ارز به علاوه کاهش ارز در دسترس بانک مرکزی برای مدیریت بازار باعث شده است تا نرخ ارز روند افزایشی داشته باشد. 

بانک مرکزی دقیقا دارد چه کاری انجام می دهد؟ 

تجربه دردناک جهش یکباره نرخ ارز در سال های 90 تا 92 باعث شده است که سیاست گذاران پولی ما افزایشی که در نرخ ارز پیش بینی می شود را بپذیرند و به جای جهش های ناگهانی به افزایش در روند بلند مدت رضایت دهند. از این رو بانک مرکزی به جای نگهداشتن نرخ ارز در سطحی که باعث می شود در دو سال آینده نرخ ارز به صورت ناگهانی 30 تا 40 درصد افزایش داشته باشد، اجازه داده است تا نرخ بازار به صورت آرام افزایش یابد. 

علاوه بر این افزایش های آهسته نرخ ارز باعث می شود تا انتظارات فعالان بازار به آرامی با وضعیت جدید بازار تطبیق پیدا کند. انتظارات تطبیقی فعالان بازار باعث می شود تا در بلند مدت از رفتارهای شتاب زده ناشی از غافل گیری و هراس (panic) که بازار را بر هم می زند جلوگیری شود. 

ذخایر ارزی بانک مرکزی در سال های اخیر به عنوان آمارهای محرمانه تلقی می شده است و اطلاع دقیقی از آن در دسترس نیست اما احتمال این که بانک مرکزی در کوتاه مدت (تا پایان سال جاری و حتی سال 95) با کاهش ذخایر به صورتی که در سال 91 مشاهده شد مواجه شود بسیار کم است اما ادامه در روند کاهشی قیمت نفت نگران کننده است. در صورتیکه قیمت های کنونی برای دوره طولانی مدت (بیش از دو سال) ادامه پیدا کند احتمال دارد که در سال های آتی شوک های ناگهانی بازار ارز را تهدید کند، اما این تحلیل ها به خاطر نامشخص بودن آینده بازار نفت و وضعیت دارایی های دولت قابل اتکا نیستند. آن چه مشخص است این است که جنگ قیمتی کنونی بازی دو سر باخت برای تمام فعالان بازار است و پایین نگهداشتن قیمت های نفتی برای عربستان سعودی نیز زیان های هنگفتی را موجب می شود. 

اثر افزایش نرخ ارز 

افزایش نرخ ارز به خاطر رکود حاکم بر فعالیت های اقتصادی در داخل کشور اثری زیادی بر تشویق صادرات نخواهد داشت. اثر انگیزشی این افزایش در قیمت ارز به وسیله عواملی مانند نرخ بالای سود بانکی و توقف سرمایه گذاری های جدید واحدهای تولیدی خنثی خواهد شد. به علاوه کالاهای وارداتی مانند لوازم خانگی ، لوازم الکترونیکی و مواد اولیه در انبارگردانی های جدید مطابق با ثبت سفارشات جدید واردات با افزایش مواجه خواهد شد اما این افزایش به صورت جهش های ناگهانی و بی سابقه نخواهد بود. 

اما اثر اصلی افزایش نرخ ارز بر قیمت تمام شده کالاهای صنعتی به خاطر گران شدن مواد اولیه آن ها و نیز گران شدن وام های ارزی است. همزمان با افزایش قیمت ارز، انتظارات بانک ها از قیمت های آتی نرخ ارز به صورت صعودی شکل خواهد گرفت و وام های ارزی با شرایط سخت تری برای دریافت کنندگان آن ها منعقد خواهد شد. این باعث می شود که یک انقباض اعتباری در بازار اعتبارات ارزی شکل بگیرد که به نوبه خود باعث عمیق تر شدن رکود اقتصادی داخل کشور می شود زیرا واردات ماشین آلات و سرمایه گذاری های آتی را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد. 

بازار ارز به خاطر وابستگی به بازار نفت تابع نوسانات این بازار است. به نظر می رسد تنها راه تغییر ساختار در این بازار و جدا کردن بازار ارز از ارزهای نفتی است. این امر جز با اتکای دولت به منابع دیگر ارز و استقلال از نفت ممکن نیست. اقتصاد ایران یکبار برای همیشه باید با نفت خداحافظی کند تا بازارهای مختلف نیز از نوسانات آن در امان باشند. این تجدید ساختار جز با همت بالا و البته نا امیدی سیاست گذاران از رفتارهای گذشته شان میسر نیست. در غیر این صورت آینده بلند مدت اقتصاد ایران با نااطمینانی ها و تهدیدهای زیادی مواجه خواهد بود.