این جا همه چیز بوی سیاست می دهد. ورزش سیاست زده، اقتصاد سیاست زده، فرهنگ و سینمای سیاست زده. درباره اثرات سیاسی برجام حرفی ندارم چون اصلا این کاره نیستم. اما از نظر اقتصادی، مثل همیشه پایم توی همان کفش همیشگی است. «اقتصاد قانونمندی های خودش را دارد». اقدامات دنیای سیاست در بهترین حالت می تواند انتظارات را تحت تاثیر قرار دهد. بانک ها را ببینید، ورشکستگی غیر رسمی شان را رییس بانک مرکزی هم انکار نمی کند. بورس ما، هنوز 5 درصد از تامین مالی کشور را هم انجام نمی دهد. نرخ ارز، بازار می داند ارز افزایش می یابد و افزایش یافت. نفت سبک ایران هنوز دارد 26 دلار فروش می رود.
دولت مردان ما به خاطر این که به «نسل سیاسی اول انقلاب» تعلق دارند نمی توانند نو بیندیشند. ما «نسل جدید انقلاب» را می خواهیم که همیشه اشتباهات سیاست مداران را دیده است و جای خالی سیاست گذاران را احساس کرده است.
احمدی نژاد که روی کار آمد، یک شعار سیاسی برای نفی همه سیاست مداران «هاشمی» و «خاتمی» تبار انتخابات را در دست گرفت. در دولت زیر نظر احمدی نژاد، خرید رای برای دولت هدفمندی یارانه ها را به صورت منحرفی به اجرا درآورد و دعوای سیاسی او با دوستانش تمام دولت را از چهره ها و وزرای متخصص خالی کرد و داستان سازمان تامین اجتماعی و سازمان نوسازی صنایع و مرتضوی و کشاورز و .... .
این آقا که رای آورد، اقتصاد را محور خودش اعلام کرد. چرخیدن چرخ کارخانه ها را قول داد. اما بازهم سایه سنگین سیاست بر اقتصاد سنگینی کرد. توافق کنیم تا رشد اقتصادی داشته باشیم؟ باشه توافق کردن لازم، اما لطفا بگید بازار پول با برجام از تنگنای اعتباری بیرون می آد؟
دو سال تلاش شد. برجام امضا و توافق صورت گرفت. تحریم ها هم انشاءالله برداشته می شن و تحریم جدید هم به بهانه جدید وضع نمی شه. اما توی این دوسال اگه قرار بود اقتصاد بعد از برجام از جا بپرد و آرزوی محقق نشده برنامه های سوم و چهارم و پنجم و الان ششم توسعه یعنی رشد 8 درصدی را محقق کند باید در این دو سال خیلی کارها برای اقتصاد (اقتصاد بدون فرض برجام، اقتصاد به ما هو اقتصاد، اقتصاد بدون سایه سیاست) انجام می شد.
برای رفع تنگنای مالی در بازار پول باید بانک مرکزی استانداردهای کمیته بال 2 و 3 را ابلاغ می کرد تا بانک ها با سرمایه گذاری های دیوانه وار از طریق سپرده های مردم و عدم مدیریت ریسک خود و متقاضیان را به این مشکل نرخ سود 23 درصد و اضافه برداشت های وحشتناک از منابع بانک مرکزی نمی انداختند.
برای حل مشکل فناوری برون زای عقب مانده، باید مدیران مغرور و سالخورده ایران خودرو و ایمیدرو و مپنا جایی برای فارغ التحصیلان رشته های مهندسی دانشگاه های آشنا و ناآشنا کشور باز می کردند.
باید حداقل روی مهندسی مالی ابزارهای مشتقه ارزی برای گرفتن هیجانات بازار ارز فکر جدی می شد. (اگر آقایون می گن الان امکان تحقق اش نیست.)
باید قوانین مالیاتی اصلاح می شد.
باید ...
من فقط از جانب اقتصاد صحبت می کنم.
دوباره ، یک رییس جمهور سیاسی اندیش دیگر از همان نسل قدیمی که تمام عمر خودش را در مبارزات، درگیری با ضد انقلاب، جنگ تحمیلی و دعواهای سیاسی صرف کرده بود همه مسایل اقتصادی را به خاطر یک مساله سیاسی تحت الشعاع قرار داد.
یک رییس جمهور دیگه، همه چیز را به بعد از برجام موکول کرد. دوسال کشور را در وضعیت بحرانی نگه داشت. هیچ بحث جدی و مستقلی برای امروز و اکنون اقتصاد ایران انجام نشد و همیشه گفته شد «همه چیز وابسته به یک اراده سیاسی در طرفین مذاکره است !!»
یک رییس جمهور دیگر ارایه بودجه به مجلس را برای یک اقدام سیاسی به تاخیر انداخت. چه فرقی می کند این اقدام سیاسی دعوا با مخالفان داخلی باشد (مثل بودجه سال آخر احمدی نژآد) یا دعوا با مخالفان خارجی (مثل این بودجه فلک زده کشور)
تازه آقای رییس جمهور در گفتگوی ویژه خبری همه چیز درباره اثرات قطعی این اتفاق بر اقتصاد کشور را نفی کرد. «فقط موانع برداشته شده است!»
همین ؟!؟!
ما که از اول گفتیم که اقتصاد قانون مندی های خودش را دارد. برای حل مسایل ارز و بانک و بورس، قواعد بازارهای مالی حرف های جدی دارند که باید شنیده و اجرا شود. برای حل مسایل سازمان های صنعتی قانون گذاری ها باید شدیدا اصلاح شوند. برای حل مسایل انگیزشی اقتصاد فرهنگ باید وارد عرصه شود و .... .
الان بعد از دوسال در مصاحبه خبری گفتید: فقط موانع برداشته شده است؟ ما که از اول گفتیم اثر قطعی بر اقتصاد مترتب نیست.
آقایان در این دو سال حتی کار میان رشته ای هم نکردند و برای جلوگیری از سقوط نفت یک اقدام «دیپلماسی اقتصادی» نمایشی هم انجام ندادند. باز گلی به جمال ونزوئلا و الجزایر که چند بار برای همگرایی اعضای اوپک علیه خودرایی عربستان اقدام کردند و موفق نشدند. ما که فقط نشستیم و وزیر اقتصادمان در برنامه رادیویی گفت: «نمی توان روند آِینده قیمت نفت را تعیین کرد! »
ماشاالله به این همت ایرانی ! ایولا به این دور اندیشی ملی !
یروز برخلاف شش ماه قبل در لوزان جشن برداشته شدن تحریم ها برگزار نشد.
دیروز برخلاف شش ماه قبل در لوزان دلار کاهش نیافت که افزایش هم یافت.
دیروز بورس 900 واحد رشد کرد و امروز 300 واحد فروریخت.
آقای روحانی یک سال و نه ماه زمان دارند تا این مردم را راضی کنند. اگر راضی شدند، نعم الصاحب و المصاحب. اگر نشدند، یک شکست دیگر از این رویکرد سراسر غلط سال های گذشته ماست که اقتصاد یا فرهنگ یا ورزش یا ... تابع سیاست شود.
خسته شدم از این همه مبارزانی که بعد از انقلاب و جنگ، در دوره صلح دایما شکست خوردند. خسته شدم از نسل اول، از سیاستمداران پیر.
چه خوب گفت کینز بزرگ که وقتی دعواهای سیاسی مجلس انگلستان سر مارکسیسم و کاپیتالیزم را دید گفت:
«مارکسیسم پشت درهای لندن رسیده است. از چه بحث می کنید؟ ... در بلند مدت همه ما مرده ایم» !!!