تحلیل روانشناسی بازار بورس تهران

توقف بر مدار تناقض

خبرهای خوش این روزها بورس را تکان نمی دهد. این اولین نکته ای است که موقع بررسی اتفاقات اخیر بازار از رفتار بازیگران بورسی به ذهن ناظران بازار می رسد. حقیقی ها در این روزها به اخبار اتفاقات بازار کالاها (به خصوص خودرو) واکنشی نشان نمی دهند، حال آن که انتظارات مثبت آن ها سال گذشته در بحبوبه مذاکرات هسته ای محرک شاخص کل و برخی گروه های خاص شده بود. وقوع این قبیل رفتارهای عجیب در بازارهای مالی دنیا پای روانشناسی را به دنیای اقتصاد مالی باز کرده است و انگار بی تحرکی سهامداران را در این روزها تنها می توان از زاویه «مالی رفتاری» تحلیل کرد. رویکرد مالی رفتاری اصراری بر این ندارد که رفتارهای فعالان بازارهای مالی لزوما عقلایی است و برای تبیین رفتار سهامداران از یافته های روانشناسی درباره فرآیندهای تصمیم گیری ذهن انسان استفاده می کند.

«ناهنجاری شناختی» یکی از موانع استفاده کامل از اطلاعات موجود بازار است که در علم مالی رفتاری به آن پرداخته شده است. ناهنجاری شناختی به موقعیتی گفته می شود که در آن فرد با دو دسته اطلاعات متناقض روبرو می شود و این موقعیت تناقض آمیز در او احساسات ناخوشایند و استرس ایجاد می کند. ذهن انسان به ایجاد هارمونی و عدم تناقض در دانسته های خود تمایل دارد و هنگام روبرو شدن با موقعیت تناقض آمیز سعی می کند با انتخاب بین گزینه های متناقض از ناآرامی روحی خود بکاهد. به عنوان مثال سهامداری عقیده دارد که اگر سهم خود را در 110 تومان بفروشد فروش خوبی داشته است. حال اگر سهم قبل از رسیدن به 110 تومان و در 100 تومان شروع به تنزل قیمت کند، فرد با یک تناقض در اطلاعات و برآوردی که از سهم خود داشته روبرو می شود. او قیمت کمتر از 110 تومان را برای فروش مطلوب نمی دانست اما اکنون 98 تومان را هم قیمت مناسبی می داند و حاضر است برای رهایی از استرس ناشی از این اتفاق غیر منتظره، سهم خود را در قیمت 98 تومان بفروشد.

نگاهی به وضعیت بورس اوراق بهادار نشان دهنده این واقعیت است که ناهنجاری شناختی رفتار مسلط این روزهای بازار شده است. فعالان بازار در سال گذشته با خوش بینی مفرط نسبت به اخباری که از آینده بازار منتشر می شد (که یکی دیگر از پایه های غیر عقلایی تصمیم گیری در بازارهای مالی است که در مالی رفتاری مورد واکاوی قرار می گیرد) در بازار معامله می کردند. این خوش بینی افراطی درباره روند بازار سهام براساس اطلاعاتی شکل گرفته بود که از رشد اقتصادی 3 درصدی، خروج از رکود، و پیشرفت مذاکرات هسته ای ناشی می شد. اما با ورود به سال 94، اثر کاهش قیمت نفت و شکنندگی وضعیت اقتصاد کلان باعث شد تا روند کلی مثبت اقتصاد ادامه نیابد و در سطح خرد بازار هم اطلاعات نگران کننده ای از زیان دهی برخی شرکت ها (مانند خودروسازان و قطعه سازان) منتشر شود که با اطلاعات گذشته سهامداران در تناقض بود. قرار گرفتن در این موقعیت پارادوکسیکال فعالان بورس را بر آن داشته است تا برای رهایی از این موقعیت و استرس ناشی از آن بین دو دسته اطلاعاتی که پیش رویشان قرار دارد دست به  انتخاب بزنند. فعالان بورس، خصوصا حقیقی ها، این روزها تمایل دارند تا روی بدبینی شان نسبت به وضعیت بازار صحه بگذارند و این مساله باعث رفتارهای غیر عقلایی در تصمیمات سرمایه گذاران شده است. رفتار غیرعقلایی سرمایه گذاران باعث شده است با وجود انتشار اخباری مثبت از بازار خودرو، نماد این گروه تکانی نخورد و منشا این رفتار غیر عقلایی در ناهنجاری شناختی ناشی از تناقض اطلاعات سرمایه گذاران است.

سهامداران در بازارهای مالی همیشه عقلایی رفتار نمی کنند و روانشناسی برای توضیح این رفتارهای غیر عقلایی به کمک علم اقتصاد آمده است. امروزه شناخت محدودیت های ذهنی انسان در تصمیم گیری های سرمایه گذاری اهمیت بسیار زیادی در تبیین بحران های اعتباری و سقوط های بازارهی مالی در سراسر دنیا پیدا کرده است. رکود کنونی حاکم بر معاملات سهامداران بازار بورس در کشور نیز ریشه در تصمیم گیری های فعالان بازار دارد که برای درک آن باید علاوه بر استفاده از روش های کلاسیک، به روانشناسی بازار نیز توجه کرد. مالی رفتاری رویکرد نوینی است که این امکان را در اختیار محققان و سرمایه گذاران بازارهای مالی قرار داده است و خوب است که در بررسی بازار سهام کشور بیشتر مورد توجه افراد و نهادهای بازار قرار گیرد.