بسم ه

دکتر همایون کاتوزیان (در خارج از کشور به نام Homa Katousian شناخته می شوند) یکی از شناخته شده ترین اقتصاددانان ایرانی هستند که تمرکز زیادی روی تحلیل تاریخی جامعه ، سیاست و اقتصاد ایرانی داشته اند. کتاب اقتصاد سیاسی ایران یکی از آثار ماندگار و معروف این استاد ارجمند است که مطالعه آن به شدت به دوستان علاقه مند به متد اقتصاد سیاسی (political economy approach) توصیه می شود. این کتاب آن قدر در بازکردن گره های ذهنی ام درباره ساختار اقتصاد ایران اثر داشت که تا الان دو شب خواب آن را دیده ام !!!

متنی که در ادامه گذاشته ام گزارشی از جلد دوم این کتاب است که برای کلاس جریان شناسی سیاسی تاریخ معاصر ایران خودم آماده کرده ام.

لذت ببرید !

بسم ه

خلاصه کتاب اقتصاد سیاسی ایران  جلد دوم ، دکتر همایون کاتوزیان

کتاب اقتصاد سیاسی ایران ، کتابی است که به بررسی شرایط اقتصاد سیاسی ایران پس از اشغال قوای متفقین تا انقلاب اسلامی ایران می پردازد.

مولف در این کتاب سعی کرده که با استفاده از روش تحلیلی اقتصاد سیاسی (political economy) و به طور خاص تاکید بر نقش گروه ها و طبقات اجتماعی مختلف واحزاب نماینده این طبقات اجتماعی نیروهای اثرگذار بر وقایع و ساختار اقتصاد سیاسی ایران را بررسی می کند. لازم به ذکر است متد اقتصاد سیاسی ، چارچوب تحلیلی متفاوت با روش های آماری و مدل های ریاضی اقتصاد متعارف است که ریشه در روش تحلیلی مارکس دارد و بیش از توجه به متغیرهای انتزاعی اقتصادی از تحلیل های جامعه شناسی سیاسی استفاده می کند.

شاید بتوان اقتصاد سیاسی ایران را بررسی پدیده استبداد نفتی در اقتصاد ایران دانست. نقطه مرکزی مدل تحلیلی مولف در این کتاب ارایه شناختی بومی و غیر کلیشه ای از نقش استبداد نفتی در شکل دادن به مناسبات و ساختار اقتصاد سیاسی ایران است. اگرچه نظریه اساسی مولف در تمام آثار او درباره تاریخ سیاسی ایران ، «چرخه استبداد و هرج و مرج» ، عامل اثرگذار بر تمامی وقایع تاریخ کشور را بر اساس نقش دولت های مستبد تحلیل می کند ، اما خاصیت نفتی بودن آخرین استبداد تاریخ ایران به او این امکان را داده است تا خلاف انواع دیگر دولت های استبدادی گذشته ، با قدرت و استقلال عمل بیشتری به دخالت و تغییر در ساختار اقتصاد سیاسی ایران بپردازد که اثرات زیان بار تری نیز داشته است. او همچنین مجموعه این اقدامات متهورانه محمدرضا پهلوی را – که درجای جای کتاب با عناوینی چون خودسری های ملوکانه ، خودفریبی شاه ، هوس های جنون آمیز و ... از آن ها یاد می کند – عامل اصلی اثرگذار بر انقلاب اسلامی سال 57 می داند. به عقیده او ، برخلاف نظریات ساختارگرای انقلاب ، هیچ انقلابی غیر قابل اجتناب نیست و اراده مردم در شکل گیری انقلاب ها نقش اصلی را بازی می کند. بنابراین درصورت اجتناب محمدرضا پهلوی از کشتارهای بیرحمانه و فراگیر و انجام طرح های توسعه ای متهورانه و محکوم به شکست شاید اراده مردم به انقلابی به این شکل – که به بیان خود مولف تمامی طبقات ملت مردم حتی آن ها که از انفجار عواید نفتی سود برده بودند و کسانی که وابسته به ساختار بورکراتیک – نظامی حکومت بودند در آن شرکت کردند و از این نظر محل شکست و شگفتی دستگاه های تحلیلی دنیای غرب بوده است – تعلق نمی گرفت.

فصول اول کتاب به بررسی آشفته گی و هرج و مرج بعد از اشغال ایران توسط قوای متفقین در زمان جنگ جهانی دوم می پردازد. در این شرایط ، بحران آذربایجان و تلاش ها قوام برای حل معضل خودمختاری ، ادامه حضور مستقیم متفقین در کشور و نحوه عملکرد احزاب ملی گرا و توده ای مهمترین اتفاقات این دوره راتشکیل می دهند.

فصل دوم اختصاص دارد به مساله ملی شدن صنعت نفت در دوره نخست وزیری مصدق ، و علت شکست این نهضت. شایسته ذکر است که شخصیت و عملکرد مصدق به عنوان یک شخصیت سیاسی هوشیار بسیار مورد توجه و احترام مولف است. همچنین علت اصلی شکست نهضت در کتاب به عوامل داخلی و عملکرد گروه های سیاسی – خصوصا حزب توده – و اشتباهات تاکتیکی شخص مصدق برگردانده می شود.

جز دوفصل ابتدایی کتاب که به عنوان مقدمه ای بر شروع استبداد نفتی آورده می شود ، بقیه کتاب به بررسی این پدیده مهم در اقتصاد سیاسی ایران می پردازد. نگارنده تاریخ اقتصادی – سیاسی کشور بعد از مصدق را به دو دوره دیکتاتوری و استبداد تقسیم می کند. در دوره دیکتاتوری ، شاه همچنان درگیر منازعه قدرت با سایرین است. ترس شاه از نخست وزیری امینی و قدرت مالکان بزرگ نشانه هایی از این امر است که شاه هنوز به صورت کامل به قدرت یگانه کشور دست نیافته است. در دوره دوم با کنار رفتن امینی ، جلب همکاری و توافق با قدرت های خارجی (آمریکا و شوروی) و کاهش قدرت مالکان به دنبال اصلاحات ارضی و انقلاب شاه و مردم استبداد شروع شده و تنها قدرت مسلط بر کشور تنها شخص شاه می شود که با انفجار عواید نفتی در ده سال انتهایی حکومت او ، به استبداد نفتی تبدیل می شود.

دیگر فصول کتاب به بررسی اثر این استبداد نفتی بر بخش های مختلف اقتصادی و نوع برنامه ریزی اقتصادی خاص این ساختار سیاسی می پردازد. بررسی سیاست های توسعه صنعتی ، اصلاحات ارضی و تغییر ساختار کشاورزی از کشاورزی سنتی به شرکت های زراعی و کشت و صنعت ، رشد شهرنشینی ، شهر زدگی و مساله خدمات ، و تجارت و روابط خارجی مهمترین حوزه های اقتصاد سیاسی ایران هستند که توسط دستگاه پر قدرت نفتی شاه متاثر شدند.

در انتها ، یکی مهمترین و مورد استفاده ترین بخش های کتاب برای محققان و علاقه مندان ، گاهنامه تاریخ معاصر ایران است که به عنوان ضمیمه انتهایی و قبل از کتابشناسی آورده شده است.

از نظر بنده مهمترین نکته ممتاز اقتصاد سیاسی ایران ، تاکید و دقت نگارنده از استفاده قالبی و کلیشه ای از نظریات رایج مبتنی بر دوره های تاریخی غرب است. نگارنده به طرز آشکاری تاکید دارد از مالکان ، مراجع ، و دهقانان ، فئودالیسم ، کلیسا و خرده بورژوازی و پرولتاریا برداشت نشود. به نظر او ، ویژگی های خاص اقتصاد سیاسی ایران سبب شده که نتوان به صورت کامل از این نظریات برای توضیح تاریخ کشور استفاده کرد. به عنوان مثال ، نویسنده عقیده دارد فئودالیسم هیچ گاه در تاریخ ایران وجود نداشته است. استدلال او این است که مالکان کلانی که از آن ها به عنوان فئودال های تاریخ ایران نامبرده می شود ، همان نزدیکان دولت های استبدادی بوده اند که امتیاز مالکیت زمین به خاطر خوش خدمتی ها یا مصلحت های سیاسی توسط دولت به آن ها داده شده است و هر زمان امکان داشته که در اثر چرخش نظر ملوکانه نسبت به آن ها ، از مالک بزرگ به دهقانی ساده تبدیل شوند. به بیان بهتر ، نقش اساسی استبداد در توزیع زمین میان وابستگان خود باعث شده هیچ گاه فئودالیسم به عنوان یک طبقه شکل نگیرد.

در مقام جمع بندی ، کتاب فوق کتابی مختصر ، اما جامع و عمیق در ارتباط با تحلیل اقتصاد سیاسی ایران بود ، که همان طور که مولف آن در مصاحبه های خود تاکید می کند ، صفت «عدم وابستگی به گروه سیاسی خاص» خالق خود را به صورت آشکاری نشان می داد.

سید مصطفی شاداب

م.ا.اقتصاد 90 – جریان شناسی سیاسی ، نیمسال دوم 93-94