دولتی بودن بسیاری از فعالیت های اقتصادی در کشور، باعث شده تا مردم ما فکر کنند خط فاصل پر رنگی بین سازمان های دولتی و بازارهای اقتصاد ایران وجود دارد. خوش بینی زیاد مردمی که فکر می کنند چون خودشان انقلاب کرده اند، پس نهادهایی که بعد از انقلاب اسلامی در جمهوری اسلامی کار اداره و هدایت اقتصاد را به عهده کرفته اند نیز مانند انقلاب برآمده از مردم و «انقلابی» است، رابطه تنگاتنگ سازمان های دولتی و ذی نفعان غیر دولتی را از چشم آن ها پوشیده داشته است.
بانک مرکزی مهمترین و قدرتمند ترین سازمان هر اقتصادی است که قوی ترین ابزار یعنی «پول» و آزادترین زمینه عملکرد را داراست. فاجعه زمانی رخ می دهد که بانک مرکزی تبدیل به «بانکداری» مرکزی به معنی تامین نفع بانکداران در تصمیمات سیاستی بانک مرکزی باشد؛ اتفاقی که امروز به شدت هوای پولی کشور را آلوده کرده است.
بانک مرکزی ایران از دو ناحیه به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد: ترازنامه شبکه بانکی و بودجه دولت.
این مقاله سعی کردم گزارشی از وابستگی های شدید بانک مرکزی ایران و جدا شدن آن از «اقتصاد مردمی» را نشان دهم تا این خوش بینی به هر چیز دولتی در ذهن مردم کمی کمرنگ شود.