در تلاطم روزهای داغ تبلیغات و مناظرات انتخابات 92 بود که هر از گاهی خبر رونمایی از برنامه جامع ! اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی ، عمرانی یک کاندیدا روی سایت های خبری می رفت. این ابداع نو در کمپین های انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری کشور ، البته یک پیشرفت در رفتار حرفه ای تبلیغاتی نامزدهای این کشور بود اما از ادامه همان خلق و خوی اشتباه «دولت مردی» مردان سیاست ما در شکلی نو خبر می داد.
بررسی حجم ادبیات سازی و برنامه ریزی کلان کشور در دهه اخیر به روشنی نشان می دهد که اقتصاد ایران هیچ کمبودی در زمینه برنامه و هدف ندارد. تیم های فعال و کارشناس از دانشگاه های مختلف در نهادهای مطالعاتی کشور (نهادهای وابسته به مجمع تشخیص مصلحت نظام ، و ... ) در دهه گذشته سند های بالادستی سیاست گذاری کشور را تدوین کردند که همه آن ها به واسطه ابلاغ از سوی رهبر انقلاب یا تصویب در مجلس به قانون تبدیل شده است.
عنوان های آشنایی چون سیاست های کلی اصل 44 ، سیاست های اقتصاد مقاومتی ، برنامه های توسعه و ... که وظیفه جهت دهی به تصمیم گیری های کشور را دارند.
اما چیزی که تا به الان در منش «دولت مردی» دولت های ما بوده است ، ادامه همان روند «سوپرمن نمایی» و بی توجهی به ساختار سیاسی و نهادهای تصمیم ساز کشور است. چه کسی به دولت مردان ما اجازه داده که خارج از چارچوب اسناد بالادستی کشور عمل کنند؟