وقتی از مساله ای به نام بیکاری صحبت میشود , عموم مردم اعتمادی به آمارهای بانک مرکزی ندارند. آن ها معتقدند آن چه بانک مرکزی یا مرکز آمار و سایز نهاد های آماری مسئول کشور به عنوان آمارهای رسمی اقتصادی اعم از بیکاری یا نرخ تورم و.... منتشر می کنند, به خاطر مصالح سیاسی دست کاری شده و کوچک نمایی شده هستند. در کنار این , استدلال شان هم این است که آن چه دراطراف خود از وضعیت بیکاری جوانان یا گرانی اقلام مصرفی خودشان مشاهده می کنند مغایر با این آمار است.
روشن شدن این مطلب که آیا نرخ تورم و بیکاری برای اقتصاد ما دقیقا چه عددی است یا اینکه ریشه اختلافات آمارهای رسمی دو نهاد بانک مرکزی و مرکز آمار را در کجا باید جستجو کرد نیاز به برنامه های تحقیقاتی با تامین مالی های سنگین دولتی دارد که برای ما ممکن نیست. با این وجود اما ذکر چند نکته مهم درباره طبیعت دانش آمارگیری به علاوه شواهدی از آمارهای اقتصادمان کمک خواهد کردتا دید علمی تر و واقعی تری نسبت به این مساله داشته باشیم و در این مسیر دست به دامن حس های شهودی و غیر روش مند خود و دیگران نشویم.
بسم الله الرحمن الرحیم
بیکاری 12 درصد , تورم 38 درصد , ... این ها همه آمارهایی هستند که به ادعای بانک مرکزی بهترین نشان گرهای وضعیت اقتصادی اقتصاد ما هستند . اما چیزی که اکثر مردم می گویند , این است که بنا بر مشاهدات اطراف آن ها نرخ بیکاری اقتصاد ما بیش از 25 درصد و نرخ تورم نیز بیش از 50 درصد می باشد , چون پسر این خانواده و تمام جوان های هم سن او د رفامیل بیکار اند و قیمت نان و لبنیات مصرفی آن ها طی شش ماه دوبرابر شده است.
اما کدام یک از این دو دسته ادعا واقعیت موجود را بهتر نمایش می دهند؟
برای جواب دادن به این سوال , هر فرد مشارکت کننده د راقتصاد که تصمیم دارد آینده نگری و اقدامات اقتصادی خودش را همراه با واقعیت اقتصادی که تخمین می زند هماهنگ کند , باید حتما چند نکته را درباره علم آمار و مطالعات آماری اقتصادی بداند.
1- جامعه آماری : عدم توجه به جامعه آماری هر آماره مهمترین محل اختلاف بی اعتمادی مردم به آمارهای رسمی است . بهتر است بدانیم آمارهای اقتصادی کلان معمولا ذیل تعاریف قراردادی علم اقتصاد تهیه می شوند نه مطابق با دیدگاه های رایج موجود درجامعه. وقتی بانک مرکزی اقدام به تهیه آمار اشتغال کشور می کند , جامعه آماری خود را بنا بر تعریف قراردادی بین المللی علم اقتصاد از فرد شاغل تعریف می کند , یعنی تمامی افراد جویای کار بین سن 15 تا 65 (سن فعال) درنتیجه نرخ بیکاری 12 درصد بانک مرکزی که تحت عنوان نرخ بیکاری کل مطرح می شود به این معناست که 12 درصد افراد جویای کار بین سن 15 تا 65 سال اقتصادما هنوز موفق به یافتن شغل نشده اند. درحالیکه تعریف مردم جامعه از بیکاری بیشتر معطوف به بیکاری جوانان می باشد که سنین بین 24 تا 38 سال را شامل می شود. به علاوه همواره جوانان درحال تحصیل یا حین خدمت سربازی که به دنبال یافتن شغل نیستند نیز خود را بیکار احساس می کنند درحالیکه این افراد شامل افراد جویای شغل نمی شوند.
لازم به ذکر است بانک مرکزی در کنار آمار کل بیکاری کشور , معمولا اقدام به ارایه 3 تا 4 آمار دیگر در گروه های سنی مختلف (15 تا 25 , ...) و نیز آمار بیکاری استان ها به تفکیک می کند.
2- احساسات : بسیاری افراد در اقتصاد وجود دارند که از شغل کنونی خود راضی نیستند و به دنبال یافتن شغل دیگری می گردند . همچنین دانشجویان و سربازهای حین خدمت در کشور چون نسبت به آینده شغلی خود نااطمینانی و نگرانی دارند , از هم اکنون خودشان را جزو افراد درخطر بیکاری می بینند . وجود چنین احساساتی در جامعه باعث می شود افراد بااین که جزو افراد بیکار طبق تعریف اقتصادی قرار نمی گیرند اما خودشان را در این زمره احساس کرده و نرخ بیکاری را بیشتر از نرخ اعلام شده رسمی تصور کنند .
3- تفاوت آمار های بانک مرکزی و مرکز آمار : این مساله ای است که گاهی تحت عنوان جدال های سیاسی موجود در این دو نهاد تفسیر می شود. درحالی که هر کدام از این دو نهاد برای خود نمونه های آماری و شیوه های آمار گیری متفاوتی دارند که موجب تفاوت آمارهای اعلام شده از جهت آن ها می شود. چون اکثر مردم با اقتضائات آمارگیری های کلان و دشواری ها و طبیعت خطاها و تخمین های روش های آماری اشنا نیستند, انتظار برابری یانزدیکی این دو آمار را نسبت به هم دارند و تفاوت آن دو راناشی از بی صداقتی یکی از دو مرکز یا هردو می دانند.
4- عدم آشنایی با تعاریف آماری : برای هر متغیر اقتصادی مانند تورم , شیوه های محاسبه متفاوتی وجود دارد که هرکدام از آن ها برای متخصصان و کارشناسان اقتصاد و بازار معنی متفاوتی می دهد . تورم نقطه به نقطه , تورم کل , ... همگی مواردی هستند که تعاریف مشخصی دارند و مردم برای استفاده از آن ها ابتداباید تعریف دقیق آن ها را بشناسند اما متاسفانه همه را تحت عنوان یک تعریف قلمداد کرده و حین مواجهه با تعاریف مختلف سردرگم می شوند .
نکته نهایی :
توجه به این که هر پروژه آمارگیری در سطح ملی بسیار پرهزینه و نیازمند دانش آماری بسیار زیاد و همکاری متخصصان بسیاری می باشد , باید در نظر داشت که طرح های آماری ملی تنها از عهده نهادهای رسمی کشوری برمی آید و هیچ نهاد خصوصی دیگری در کشور توانایی انجام این طرح ها را ندارد . به علاوه ارگان های بین المللی مانند صندوق بین المللی پول نیز در آمارگیری های خود از آمارهای اعلام شده رسمی هر کشور استفاده می کنند, لذا اعلام نظرهای روزنامه نگاری و پوپولیستی در خصوص آمار های اقتصادی ملی و تشکیک در آن ها در رسانه ها بدون استفاده از متد علمی مساله ای غیر قابل قبول می باشد و هم اکنون مطمئن ترین مراکز ارایه آمارهای رسمی اقتصاد ما دو نهاد رسمی بانک مرکزی و مرکز آمار می باشد.